جدول جو
جدول جو

معنی گل و تیل - جستجوی لغت در جدول جو

گل و تیل
گل و لای
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گَ لُ)
موی سر و زلف. مجموعۀ مو. انبوه موی سر.
- گل و گیس یکدیگر را کندن یا گل و گیس کسی را کندن، گل و گیس ضعیفه را کند
لغت نامه دهخدا
(تَ رُ)
خیس و تر شده بر اثر آب یا باران:
همچو قبطی بر کشیده ز نیل
سر و تن خیس خورده و تر و تیل.
دهخدا (دیوان ص 27)
لغت نامه دهخدا
(گِ لُ شُ)
در تداول عامه، بر زمین پر گل و لای اطلاق شود و کلمه شل بمعنی روان خلاف سفت است، چنانکه پس از آمدن باران گویند: کوچه گل و شل است
لغت نامه دهخدا